آشکار است آنچه بر سر تاریخ یک کشور آمده است کم و بیش در موزهها گردآوری شدهاند. موزههای مختلفی وجود دارند که نمایانگر بسیاری از حوادث تاریخی هستند. در بین تمام آنها به سراغ قیمتیترین موزه ایران میرویم. در زیر زمین بانک مرکزی موزهای محتوی جواهرات و سنگهای بسیار ارزشمند وجود دارد که به آن موزه جواهرات سلطنتی میگویند.
همچنین در خیابان فردوسی تهران مقابل سفارت ترکیه نیز ساختمانی با عنوان خزانه جواهرات ایران که متعلق به بانک مرکزی است وجود دارد. البته برخی لقب موزه و گنجینه نیز به آن میدهند.
اولین بار صفویان دست به جمعآوری جواهرات در خزینه دولتی زدند. پیش از آنان جواهرات گرانبها تا حدود دو قرن توسط پادشاهان و کارشناسان جمعآوری و یا حتی از سایر کشورها خریداری میشدند و به پایتخت آن زمان اصفهان منتقل میشدند.
با خشک شدن مهر سلطنت شاه سلطان حسین و ورود محمود افغان به ایران خزینههای دولتی به غارت رفتند. اما بعد از ورود شاه طهماسب دوم به اصفهان برخی از غنایم قیمتی به دست نادرشاه افتادند. نادرشاه اجازه خروج این جواهرات را نداد بلکه برای پس گرفتن جواهرات منتقل شده به هندوستان به دربار آن کشور نامهای نوشت که با مخالفت دربار گورکانی روبرو شد و در نتیجه حمله سپاه نادرشاه به هندوستان، محمدشاه گورکانی، جواهر، سلاح، جواهر و مبالغ نقدی زیادی را به نادر شاه تسلیم کرد.
البته که نادرشاه بخش غیر قابل چشم پوشی از جواهرات را بنا به رسم و فرهنگ زمان خود به حاکمان ایران یا سایر کشورها و یا سپاهیان و حرم امام رضا اعطا کرد و همه آن در ایران باقی نماند. همینطور بخشی از جواهرات نیز پس از مرگ نادرشاه به غارت برده شد همچون احمد بیگ افغان ابدالی که قسمتی از جواهرات خزانه رو که در آن میان الماس کوه نور بود نیز به غارت برد.
بانک مرکزی در سال ۱۳۳۹ تاسیس شد. محتویات خزانه ملی که در سال ۱۳۳۴ ساخته شد نیز به بانک مرکزی سپرده شد. رضاشاه جواهرات موجود را به بانک ملی اهدا کرد و به شرکت فرانسوی بوشرون از تمام جواهرات صورت برداری کرد و خواست تا ارزش نسبی آنها مشخص شود.
در سال ۱۳۱۶ زمان تاسیس بانک ملی این جواهرات به عنوان پشتوانه پولی و مالی کشور به بانک منتقل شدند. البته که تاکنون از ارزش جواهرات موجود در گنجینه بانک مرکزی هیچگونه اطلاعات دقیقی به دست نیامده است و حتی ماهرترین کارشناسان نتوانستند قیمتی تقریبی بر آنها بگذارند و علت این امر منحصر به فرد بودن تک تک اشیا قیمتی است.
اشیا قیمتی موزه از دوران قاجار تا به امروز تغییرات مشهودی نداشته است به جز دو گوهر فیروزه و مروارید که بعدها به ترتیب از معدنهای وجود در نیشابور و خلیج همیشه فارس به دست آمدهاند. درست است که موزه جواهرات ملی به دلیل اتفاقات دوران انقلاب مدتی مهجور مانده بود اما در سال ۱۳۶۹ دوباره راهاندازی شد و دربهایش برای بازدید عموم گشوده شد.
قابل توجه گردشگرانی که علاقمند به بازدید از مجموعه قیمتی هستند، پیش از ورود به مجموعه تمامی وسایل مانند کیف و تلفن همراه و از این دست گرفته میشود. عکاسی ممنوع است و کودکان زیر ۶ سال اجازه بازدید ندارند. همچنین طبق مقررات امکان بازدید عمومی از خزانه فقط شنبه ها تا سهشنبهها فراهم است.
مساحت زمین موزه حدود ۱۰۰۰ متر مربع است و آلمانیها برای این مجموعه سیستمهای ایمنی قدرتمند و متنوعی ساختهاند. این خزانه در حقیقت در یک گاوصندوق بزرگ قرار دارد. شما باید از چندیدن راهرو باریک به زیرزمین خزانه بروید و در گاو صندوق غول پیکر برای بازدید باز است تا جواهرات و سنگهای قیمتیاش را نمایان کند.
زیورالات تزیینی، گلدان، قلیان، آینه، تاج، تخت، سنجاق و گل سینه از جمله اشیا قیمتی موجود در خزانه ملی جواهرات هستند که به ۳۶ قسمت اصلی طبقه بندی شدهاند. ویژهترین و مهمترین جواهرات موجود در موزه، الماسهای کوه نور و دریای نور، تخت خورشید، کره جواهرنشان و تخت نادری هستند.
جواهرات آشنا
الماس دریای نور صدرنشین تمام جواهرات موجود است. دریای نور حدود هزار سال پیش کشف و استخراج شده است. درشتترین و زیباترین الماس برلیان در میان گوهرهای سلطنتی ایران و از گوهرهای معروف جهان است. این الماس صورتی رنگ وزنی معادل ۷ مثقال و ۲۰ نخود در حدود ۱۸۲ قیراط دارد که قبل از تراشکاری بر آن بیشتر بوده است.
دریای نور جزو جواهراتی بوده است که شاه گورکانی به نادر شاه تسلیم میکند و مدتها بعاد به دست شاهان قاجاری میرسد.
الماس دریای نور و کوه نور هردو به دلیل تشابه اسمی به عنوان زوج مورد خطاب قرار میگیرند اما از نظر رنگ و شیوه تراشکاری متفاوت هستند. اما هر دو از الماسهای سنگین و معروف در دنیا شاخته شدهاند. همچنین ناصرالدین شاه معتقد بود که دریای نور یکی از گوهرهای تاج کوروش کبیر بوده است.
الماس کوه نور بزرگترین الماسی است که در دنیا شناخته شده است. این گوهر در سال ۱۶۵۶ در قلعهای در نزدیکی حیدر آباد هند به دست آمده است. این گوهر نیز پیشینهای مشابه دریای نور دارد و پس از مرگ نادرشاه توسط احمدشاه درانی به افغانستان برده شد و به دست شاه شجاع رسید. شاه شجاع از سرداری هندی شکست میخورد و کوه نور به هندوستان بازمیگردد. بعد ها به دست کمپانی هند شرقی در بریتانیا میافتد و اختیار تام آن به ملکه ویکتوریا واگذار میگردد. این الماس هم اکنون بر تاج ملکه الیزابت خودنمایی میکند.
کره جواهرنشان به دستور ناصرالدین شاه در سال ۱۲۹۱ ساخته شد. سرپرست این پروژه ابراهیم مسیحی بود که جمعی از جواهرسازان را گرد آورد و از جواهرات بلااستفاده خزینه کرهای قیمتی ساخت. کره جواهر نشان ۳۴ کیلوگرم طلای خالص دارد و جواهرات متصل به آن نیز ۳۶۵۶ گرم وزن دارند و ۵۱۳۶۶ قطعه جواهر به آن متصل شده است. در این کره زمردها مربوط به دریا و یاقوتها مربوط به خشکی هستند و خط استوا و سایر خطوط جغرافیایی نیز با الماس کار شدهاند.
تخت طاووس یا تخت خورشید به دستور فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۲۱۶ ساخته شد. در صدر این تخت تصویر خورشیدی خودنمایی میکند که وجه تسمیه این تخت همان خورشید است. تا قبل از ازدواج فتحعلی شاه با طاووس تاج الدوله این تخت به همان نام تخت خورشید خوانده میشد اما پس از اولین شب ازدواج شاه قاجار با طاووس این تخت به تخت طاووس تغییر نام داد.
تخت طاوس در زمان ناصرالدین شاه تعمیر شد. تا سال ۱۳۶۰ این اثر در تالار کاخ گلستان نگهداری میشد تا اینکه به خزانه جواهرات بانک مرکزی منتقل شد.
تاج کیانی از جواهرات و وسایل قیمتی خزانه است که به فتحعلی شاه تعلق داشته است. البته که سایر تاجداران قاجار نیز از آن استفاده کرده اند. این تاج اولین تاجی است که به شیوهای متفاوت از تاج ساسانیان ساخته شده است. همچنین در ساخت آن از اماس یاقوت زمرد و مروارید استفاده شده.
کلاه عباسمیرزا کلاهی شبیه به تاج پادشاهی است که متعلق به عباس میرزا پسر فتحعلی شاه است. جنس کلاه از مخمل اطلس و مخمل قرمز است و در بالای “آ” زمرد بزرگی قرار دارد و سایر نقاط مروارید دوزی شده اند.
تاج فرح پهلوی در سال ۱۳۴۶ از جواهرات ملی، وان کلیف و آرپل ساخته و وزنی معادل ۱ کیلو و ۱۸۹ گرم دارد. از زیورآلات استفاده شده برای ساخت آن میتوان به الماس، برلیان، لعل، مروارید و یاقوت اشاره کرد.
تاج پهلوی در سال ۱۳۰۴ توسط گروهی از جواهرسازان ایرانی زیر نظر سراجالدین جواهری ساخته شد. چراکه رضا شاه پس از رسیدن به پادشاهی تاج کیانی قاجاریان را نپذیرفت و دستور ساخت تاج جدیدی را داد.
جبه تاجگذاری رضاشاه برای مراسم تاجگذاری رضاشاه دوخته شده بود. جنس آن از ابریشم دستبافت است و مرواریدهای فراوانی در ساخت آن به کار رفته که وزن آنها بیش از ۲۱ مثقال میباشد. جبه نوعی روپوش بلند و بدون آستین است.
شمشیر شاهی متعلق به شاه بوده است که در برخی مراسمها مورد استفاده قرار میگرفت. طول آن ۱۰۳ سانتی متر بوده و در آن از ۳۰۰۰ سنگ قیمتی از جمله یاقوت، الماس و زمرداستفاده شده است.